شفق؛ یاداشت، جابر خرم نیا؛ انتخابات مجلس شورای اسلامی این روزها با نزدیک شدن به ایام آغاز رسمی تبلیغات انتخاباتی تب و تاب بیشتری گرفته است، اما مثل همیشه یک چیز در کنار فضای انتخاباتی، همه چیز را به حاشیه میبرد: بداخلاقی و تخریب.
از حدود شش ماه قبل، چهرههایی وابسته به دفتر «آقای دکتر» با تحلیلهای غلط از وضعیت انتخابات و میدان، آرایش اولیهی خود را روی تخریب دیگران استوار کرد. گویا در اتاق فکر این باند نخست اینجور تحلیل شد که اصلیترین رقیب «آقای دکتر»، «خانم دکتر» است، چرا که تصور میکردند حضور سردار نامزد شده در انتخابات در لیست قطعی است و احتمالاً باید نماینده دیگر را حذف کرد!
برخیها که مزد گرفتن برای سفارشی نویسی را الزاماً بد نمیدانند، دست به کار شدند و محتواهای تخریبی هم منتشر شد. نقطه اوج ماجرا سخنرانیِ قراء هماهنگ شده در دانشگاه بود و مهندسی درون جلسه که زحمتش را آقای دفتر! کشید و حاصل آن ویدیویی بود که مورد استقبال رسانههای بیگانه قرار گرفت! به نظر میرسید این باند در حال توفیق است که ناگهان متوجه شد در تحلیل خود اشتباه کرده و ادامه روند شدید تخریبی به زیان محبوبیت «آقای دکتر» تمام شده و خروجیاش آخر شدن در یک نظرخواهی یا رأیگیری اولیه است. لذا این پروژه موقتاً کنار گذاشته شد.
از سوی دیگر، پس از ماجرای سرپرست عدالتخواه فرمانداری قزوین، در چند روز نخست باند مذکور که اسلامیصدر را از نظر اندیشهی عدالتخواهانه و فسادستیز نمیپسندید، همان تیم و گروه را به خط کرد تا با دهاندریدگی و تمسخر، فضای روانی و عصبی را ایجاد کنند، چراکه تصور میکردند در این جوروانی نامزدهای دیگر که نگاه همراستای فرماندار داشتند نزد مردم تضعیف خواهند شد. اما بازهم تحلیل غلط کار دستشان داد. موج عظیم حمایت عامهی مردم در استان و کشور از فرماندار عدالتخواه، سیلی سختی به آنها زد.
این اشتباه بزرگ تاکتیکی دفتریها شانس حمایت جوانان فسادستیز، عدالتخواه، هیئتی و نیروهای جهادی را که در انتخابات گذشته بیانیه حمایتشان «آقای دکتر» را از رقیبِ در تعقیب خود پیش انداخته بود کاملاً منتفی کرد و حالا او دیگر به لطف دفترش این حمایت را ندارد!
اشتباهات تاکتیکی این باند به جایی رسید که فضای سنگینی آفرید که به خودش آسیب میزد. شرایطی که توسط خودشان ساخته شده بود و خودکرده را تدبیر نیست! در این شرایط یکی از نویسندگان باند در واگویهای از آرزوهای یک دههی گذشتهی خود برای پنجاهمین بار! شایعهی تغییر نمایندهی ولی فقیه در استان قزوین را مطرح کرد تا موج واکنشهای منفی به دفتر را به سمت ارزیابی یک بمب مثلاً خبری جدید تغییر دهد. این یادداشت برای همه مخاطبان هم مضحک به نظر میرسید و اصلاً نگرفت.
در نهایت «آقای دکتر» در آخرین نشست خود در جلسه ارزیابی ائتلاف بزرگ پیروان ولایت با پرسشهای مکرر پیرامون دفتر و هزینههای آن روبرو شد. به نظر نگارنده او بهسادگی میتوانست منتخب این ائتلاف که به برگزیده شدنش امید بسته بود باشد و به آن نزدیک هم بود. اما پاسخ هیجانیاش مبنی بر اینکه تا صدسال دیگر از فلانی نخواهم گذشت، جمع را به این تحلیل رساند که امیدی به اصلاح دفتر نیست و او دستبردار از این جریان نخواهد بود. لذا بازهم این باند که توهم عملیات روانی دارد، آسیب دیگری به «آقای دکتر» وارد کرد و او در مجمع گزینندگان ائتلاف مذکور از میان شش نامزد پنجم شد.
به راستی اگر برای این عملیات روانی مزدی رد و بدل شده، چه حیف و میلی بوده که هرچه زدند به دکتر خورد.
برخی از افراد نتوانستند سنگینی این شکست بزرگ را تحمل کنند. سنگینی که نویسندهای را وا داشت تا چهرههای شناخته شده، مبارزان انقلابی و ایثارگران و همچنین جوانان و رویشهای یک تشکل ریشهدار استان قزوین را با الفاظی زشت و درخور شأن خویش خطاب قرار دهد. که این هم خطای راهبردی دیگری بود. خطایی که ادامهی مسیر آن فقط و فقط به زیان «آقای دکتر» است… ای کاش در فرصتی که باقی بود از یک خطای راهبردی باز میگشت.
این فراز از پیام امام خمینی به خبرگانِ دورهی نخست خواندنی است: الله، الله، در انتخاب اصحاب خود…به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید، و اقرار به خطا کنید؛ که آن کمال انسانی است.
انتهای پیام/