شفق؛ یادداشت، جابر خرم نیا: دلم میخواهد این آخرین باری باشد که دربارهی خانهی مطبوعات یادداشت مینویسم. چرا؟ چون تماسهای تلفنی متعددی داشتم و دیدم همکاران بسیاری بهویژه از رسانههای مکتوب برای گفتن برخی از حرفها از من انتظار دارند. در هرحال احتمالاً دیگر هیچ یادداشتی دربارهی خانه نخواهم نوشت.
از آنجایی که خانه متعلق به همهی اعضاست، معتقدم نقد، گلایه و اعتراض به عملکرد آن باید برای هر عضوی بیهزینه و تقدیر، تشکر و قدرشناسی از عملکردش بدون ارزش افزوده و سفارش تلفنی و غیره باشد!
تلاش میکنم چند نکته را محترمانه عرض کنم و امید آنکه مانند گذشته از سوی رئیس محترم و برخی اعضای هیئت مدیره با ناسزا یا برچسبهای غرضورزی و تنگنظری روبهرو نشوم.
نکته اول؛ پس از خبر خوب واگذاری زمین در روستای رشتقون توسط ادارهکل اوقاف و امور خیریه به خبرنگاران و زحمت ثبتنام و قرعهکشی آن توسط خانه مطبوعات، شنیده شد احدی از اعضا با تماس و پیگیری از برخی همکاران تلاش داشت تا یادداشتهایی در تمجید و تقدیر این حرکت خوب نوشته شود که به خودی خود خالی از اشکال است. در همین باره عزیزی مدعی با روحیهای همواره حق به جانب، گستاخانه انتقاد از خانه مطبوعات را بهدلیل «منافع شخصی» تعبیر کرد و از اعضای خانه خواست از دورهي جدید حمایت کنند.
بهنظرم خوب است خانهی مطبوعات در گام بعدی وارد رایزنی با کلیهی دستگاههای دولتی و حاکمیتی شده و هرگونه تفاهم مکتوب یا شفاهی خرید خبر، حمایت و پرداخت هزینه بابت انتشار اخبار در خبرگزاری و رسانه را ملغی کند و اگر دورهای و مستمراً یا گاهبهگاه به فردی خاص جهت حمایت هزینهای پرداخت میکنند، این هزینه به خانه پرداخت شده و خانهی مطبوعات آن را به نسبت فعالیت بین رسانهها توزیع کند.
خوب است خانهی مطبوعات با ورود به ارتباط رسانهای و مشاورهای دستگاهها، کلیهی قراردادهای مشاور رسانهای، خبری، تبلیغاتی و مانند آن را با خود منعقد کند و کلیهی تفاهمات اینچنینی با هر خبرنگار و مدیر رسانهای لغو شده و عواید آن به خانهی مطبوعات واریز گردد.
خوب است در دولت جدید، خانهی مطبوعات با ورود به حوزهی رسانه و تبلیغات دستگاههای دولتی و مشمول مادهی ۵ قانون خدمات کشوری، کلیهی قراردادهای تبلیغات رسانهای مانند تهیه و تولید کلیپ و مستندات و هر چه که روابط عمومیها از باب رسانهای برونسپاری میکنند را با هر خبرنگار و مدیر رسانهای ملغی کرده و انعقاد قراردادهای مذکور منوط به تصویب و تعیین طرف پیمانکار توسط هیئتمدیره خانه گردد.
خوب است کلیهی سفرهای درونکشور و برونکشور که توسط دستگاهها انجام شده و نیاز به تیم رسانهای و مستندساز دارد و در یک دهه گذشته چه دستگاههای دولتی و چه خصولتی مانند همیاری، نمایشگاه، شهرکها و غیره در انحصار یک فرد خاص بوده را ضابطهمند کرده و معینکنندهی تیم رسانهای سفر، هیئتمدیره خانه مطبوعات باشد، و…
این طومار بسیار طولانی است. انشاءالله با گسترش و اعمال حاکمیت خانهی مطبوعات در رسانه تمامی این موارد محقق شود، آن زمان که رانت و نفع شخصی برخی از بزرگواران حذف شد یا حتی صرفاً به خطر افتاد خواهیم فهمید که چه کسی برای نفع شخصی و انتفاع از مال دنیا سخن بر زبان و قلم بر کاغذ میبرد و مشخص خواهد شد آیا در این شرایط صرفاً نقاد خانه خواهند بود یا دشمن خونی رئیس و اعضای محترم هیئت مدیره خواهند شد.
آقایان و خانمها، اجازه دهید در کنار هیاهوی تشکر و قدردانی دوستدارانتان، برخی بتوانند آزادانه نقد، گلایه و حتی اعتراض کنند که این برای شما هم بهتر است، بیم آن دارم که فردا فضای حاکم بر صنف به دیکتاتوری ترسناکی مبدل شود.
نکته دوم؛ پرسشی است که در ذهن همهی همکاران من بهویژه همکاران رسانههای مکتوب موج میزند و برخی از آنان که با بنده تماس گرفتند و یا حضوراً صحبت کردند بیم از طرحش داشتند که مبادا حتی با پرسششان دچار قهر(!) شوند! برخی هم شجاعانه میخواستند این موضوع را طرح کنند. لذا بنده آن را مطرح میکنم و لازم است آقای مدیر خانه و رئیس هیئتمدیره به این ابهام پاسخ دهند. آیا صحت دارد که خانهی مطبوعات بهجای آنکه خود وسعتبخش سفرهی رسانهها باشد به رقیبی برای آنان بدل شده و ضمن مکاتبه با صادرکنندگان نمونه، مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان جهت انتشار مجله و ویژهنامه جمعآوری کرده است؟ اگر پاسخ مثبت است، چگونه خانه به خود اجازهی تصدیگری داده و سفرهی محدود رسانههای مکتوب را تنگتر کرده است؟ اگر آری، این مجله تحت کدام لوگو منتشر شده و قرار است کدام رسانه از محل رانت خانه انتفاع ببرد؟ چه میزان سهم خانه و چه میزان سهم صاحب لوگو خواهد بود؟
در این باره باید گفتوگو کرد و ابهامات را با منطق و دلیل رفع نمود. امید که مجدداً سینهچاکان دست بر برچسب نبرند و آقایان و خانمها هم بهجای رویهی توهینآمیز قبلی، مؤدبانه پاسخ دهند.
انتهای پیام/