شفق، جابر خرمنیا، یادداشت؛ پس از اوایل سال جاری که در مصاحبهای با خانم طاهرهسادات موسوی به موضوع خانه مطبوعات پرداختم، تصمیم گرفتم تا برگزاری انتخابات در مقابل حرف و حدیثها سکوت کنم. همان ایام مصاحبه و گفتارهایی که بخشی از آنها همراه با اظهارنظرهای غیرمنصفانه و گاه توهین آمیز بود منتشر گردید و موجی از نظرات منفی و هتاکیها هم به راه افتاد، اما صلاح را در سکوت دیدم به ویژه آنکه هتاکیها بیشتر از سوی افرادی صورت میگرفت که پاسخ دادن رسمیت بخشیدن به آنها بود.
دوره چهارم برعکس آنچه تهمت زده شده و زده میشود، به هیچ وجه هیچ اقدام سیاستزدهای را در عملکرد خود نداشت. چه آنکه بارها با برخی از همین تهمتزنندگان صحبت کردم و مصداق رفتار سیاسی را پرسیدم، غیر از اشاره به سلیقه سیاسی شخصی اینجانب و برخی همکاران(که مانند همه افراد دارای سلیقه هستیم) و محتوای منتشر شده در رسانههایمان یا فضای شخصی مجازیمان که اساساً ربطی به خانه مطبوعات نداشت، هیچ مصداقی نداشتند.
برخلاف این اتهامات کذب، خانه مطبوعات در دوره چهارم علیرغم عزم دولت وقت(اتفاقاً فقط به دلایل نگاه سیاست زده دولت) برای عدم همراهی با آن، پنج اردو برگزار کرد که دو مورد آن آموزشی و سه مورد آن نیز سیاحتی بود. دو مرحله بسته معیشتی و غذایی از طریق منابع مختلف تهیه و توزیع شد، هشت دوره آموزشی برگزار گردید، گرچه آموزشپذیری در میان جامعه هدف بسیار پایین بوده و هست.
همچنین با رایزنی دو مرحله وام قرضالحسنه به خبرنگاران پرداخت شد. وام نخست با رایزنی خانم محمدبیگی نماینده مجلس و از طریق بانک ملت فراهم آمد و وام دوم که ۱۰۰ فقره بود، با پیگیری مداوم و مستمر و رایزنیهای فشرده فراهم شده و به خبرنگاران فعال در شش ماهه نخست همهگیری کرونا اعطا گردید. علاوهبراین همان ایام شیوع کرونا دو مرحله اقلام بهداشتی با همکاری سازمان بسیج رسانه تهیه شد که نیمی از آن از جمله محلول و ژل ضدعفونی توسط خانه مطبوعات و از طریق شرکت بیدستان تهیه گشته و نیمی از آن نیز توسط سازمان بسیج رسانه فراهم آمد.
در کنار این، خانه مطبوعات در دوره چهارم هفتمین جشنواره مطبوعات و رسانههای استان را با موفقیت برگزار کرد، همچنین یکی از مشارکت کنندگان اصلی برگزاری جشنواره سیمرغهای سپیدبال بود که ویژه محتواهای منتشره شده در ایام کرونا برگزار گردید. این دوره همچنین همکاری نزدیکی با سازمان بسیج رسانه در برگزاری جشنواره رسانهای ابوذر که معتبرترین و منظمترین جشنواره رسانهای استان است داشت.
و در آخر اینکه خانه مطبوعات دوره چهارم موفق شد علیرغم موانع بسیار و نگاه سیاست زده دولت وقت، با رایزنی جدی و پیگیری مستمر یکی از کرسیهای شورای اطلاعرسانی استان و یکی از کرسیهای شورای فرهنگ عمومی را کسب کرده و عضو مدعو شورای اداری استان نیز بود تا مدافع منافع رسانهها باشد. این درحالی است که در ساختار این دو نهاد حاکمیتی، نامی از خانه مطبوعات وجود نداشته و انتخاب کارشناس رسانهای در هر دو ساختار فرایند جداگانهای دارد. لذا عضویت در آن دستاورد بزرگی محسوب میشد.
همانگونه که میبینید هیچ زاویه سیاسی در کلیت آنچه بهعنوان سبقه عملکرد مشاهده میشود وجود ندارد و بدون شک تهمت زدن همانقدر که آسان است، همانقدر هم نزد خدا عقوبت سنگینی دارد.
با این وصف همه آن کسانی که از مواهب یک سمن بدون بودجه و بدون توان حاکمیتی بهره برده بودند، خنجری برکشیده و همکاران خود را زخمی کردند. در تراز شخصیتی اعضای دوره چهارم همین بس که یکی از اعضا که سبقه مشاور وزیر را در کارنامه داشت، در همان دوره تا مرز انتصاب بهعنوان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش رفت، وی بعدتر به عنوان مدیرعامل یک سازمان مهم در شهرداری قزوین منصوب شد. یکی از اعضا که بانویی مطالبهگر و خبرنگاری شناخته شده بود پس از رحلت از سوی نماینده رهبر معظم انقلاب بانوی قیام و قلم نام گرفت و چهره شاخص سال فضای مجازی بسیج کشور معرفی گردید، یکی از اعضا بعدها به سرپرستی خبرگزاری دولت در استانی دیگر منصوب شد، یکی از اعضا چهره شناخته شده کشوری در حوزه مطالبهگری معلولان بود و در دوره مجلس دهم نیز مسائل طرح و لایحه چندقانون ویژه معلولان را در وزارتخانه پیگیری میکرد و قس علی هذا. اما به شکل عجیبی بنده کوچکتر که یک سال پس از پایان مأموریت در خانه مطبوعات از مهمترین خبرگزاری غیردولتی کشور به شهرداری قزوین رفته و مسئولیت کوچکی را برعهده گرفتم محل حمله(نه نقد) قرار گرفته و از قضا یکی از منتخبین انتخابات پرحاشیه اخیر در اردیبهشت ماه سال جاری در مصاحبهای بنده را قدرتطلب و حضورم در خانه مطبوعات را صرف رزومهسازی و تبدیل خانه برای پلکان ترقی خوانده بود! یاللعجب از این حجم از اتهام و بغض!
حتی قصد داشتم اتهامات بیشمار او در این مصاحبه و اظهار نظر را پیگیری حقوقی کنم تا در محکمه یک به یک ادعاها را اثبات کند که با اصرار یکی دیگر از همکاران که او نیز منتخب انتخابات اخیر است منصرف شدم و باز سکوت کردم.
تهمت سیاسی بودن خانه مطبوعات دوره قبل مجدداً در سرمقاله یک روزنامه منتشر شده و در واکنش به پیگیری محترمانه و نجیبانه دوستان خبرنگار نسبت به تخلفات صورت گرفته آن هم از مجرای قانونی، برچسبهایی را مورد استفاده قرار داد که باعث حیرت شد.
قاطعانه میگویم این تهمت سیاسی بودن خانه تنها به خاطر سلیقه سیاسی شخصی همکاران عضو بوده. گویا انتظار داشتند که ما سلایق شخصی نداشته باشیم! چرا که بنده، آقای عابدینی، جناب آقای کاظم پور و سرکار خانم امیری گرایش ارزشی داشتیم، آقایان امیر رجبی، بهنام محمودی و خانم رویا بابایی گرایش اصلاحطلبی داشتند، خانمها زارعدار و بهرامی و آقای درزی رامندی هم بیشتر غیرجناحی بودند. و آقای حسن رجبی هم که معرف حضور همه همکاران هستند!!(آیا ترکیبی چندگانهتر از این میتوانست وجود داشته باشد؟) در این دوره خانه البته آقایانِ رجبی به علت بینظمی غیرقابل تحمل و غیبتهای مکرر و مستمر طبق اساسنامه وقت و با استناد به صورتجلساتی که غیبت داشتند، با رأی هیئت مدیره از عضویت برکنار و خانم زارعدار و آقای درزی به عضویت منصوب شدند.
با این وصف اگر حضور ۴ عضو با یک سلیقه سیاسی در خانه به معنای سیاسی کاری خانه باشد، حضور ۷ اصلاحطلب در ترکیب منتخب امروز به طریق اولی سیاست زدهتر و خانهای سیاسیتر خواهد بود. چگونه است که حضور ۴ سلیقه سیاسی را بدون هیچ مصداقی با تهمت کذب و هوچیگری سیاستزده معرفی میکنند؟ و بستن یک لیست سراسر یکدست اصلاحطلب را صنفی و دغدغهمند؟ این یک تناقض آشکار و مضحک است!
اما باید به این پرسش هم پاسخ داد که چرا در خانه مطبوعات در هر دورهای هرچقدر کار صورت گیرد، به چشم نیامده و باز دید منفی وجود دارد؟ مطمئن باشید سه سال بعد منتخبان امروز هم در حال دفاع از خود و پاسخ به این پرسش هستند که چرا اصحاب رسانه از خانه ناراضیاند؟
مطبوعات و رسانه، نظام صنفی ندارد! خانه مطبوعات هم نهاد صنفی نیست! بلکه تنها یک سمن صنفی است که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است. وقتی این سمن حق حاکمیت ندارد، دستش از عمده آنچه اصحاب رسانه و مطبوعات میخواهند کوتاه است. کمتر از یک سوم مدعیان فعالیت رسانهای عضو خانه هستند و بسیاری از فعالان واقعی رسانهای اساساً عضو خانه نیستند! خانه هم ملزم است تنها به اعضای خود خدمترسانی کند.
علاوهبرآن در هیچ فرایندی از جمله پایش خبرنگاران، صدور مجوزها، تأیید صلاحیت حرفهای روزنامه نگاران و غیره نقش حاکمیتی ندارد و اثرگذار نیست. اصحاب رسانه از این سمن کوچک انتظار یک اتحادیه یا نظام صنفی تمام و کمال دارند و برای همین خانه مطبوعات همواره محل نارضایتی بوده و خواهد بود.
انتهای پیام/